دوره بازپرداخت

تاریخ انتشار: 1397/10/19

دوره بازپرداخت طول مدت زمان لازم برای بازیابی هزینه سرمایه است. دوره بازپرداخت از یک پروژه یا سرمایه گذاری با توجه به عوامل مهم که بستگی به انجام پروژه دارد، به عنوان بازپرداخت دیگر دوره ها برای سرمایه گذاری به طور معمول موقعیت مطلوب نیست. دوره بازپرداخت چشم پوشی از ارزش زمانی پول (TVM)، بر خلاف روش های دیگر بودجه بندی سرمایه: مانند ارزش فعلی خالص (NPV)، نرخ بازده داخلی (IRR)، و جریان نقدی تنزیل شده است.

دوره بازپرداخت

بخش عمده ای از امور مالی شرکت ها در مورد بودجه بندی سرمایه است. یکی از مهمترین مفاهیمی که هر تحلیلگر مالی شرکت باید یاد بگیرد این است که چگونه سرمایه گذاری های مختلف یا پروژه های عملیاتی، ارزشمند باشند. تحلیلگر باید یک راه قابل اعتماد برای تعیین سودآورترین پروژه یا سرمایه گذاری برای انجام آن پیدا کند. یک تحلیلگر مالی شرکتی این کار را با دوره بازپرداخت انجام می دهد.

دوره بازپرداخت

بودجه بندی سرمایه و دوره بازپرداخت

بیشتر فرمول های بودجه بندی سرمایه، ارزش پول را در نظر می گیرند. ارزش زمانی پول (TVM) این است که پول در آینده ارزش بیشتری از همان مقدار دارد. بنابراین، اگر فردا پرداخت کنید، باید هزینه فرصت را شامل شود. ارزش زمانی پول یک مفهوم است که ارزش این هزینه فرصت را تعیین می کند.

دوره بازپرداخت ارزش پول، زمان را نادیده می گیرد. دوره بازپرداخت به سادگی، با شمارش تعداد سالهایی که برای به دست آوردن بودجه سرمایه گذاری لازم است، تعیین می شود. برای مثال، اگر پنج سال بهبود هزینه سرمایه گذاری طول بکشد، دوره بازپرداخت پنج سال است. بعضی از تحلیل گران روش ساده پرداخت را برای سادگی آن را ترجیح می دهند. دیگران مایل به استفاده از آن به عنوان مرجع اضافی و مرجع در چارچوب تصمیم گیری بودجه سرمایه هستند.

مثال دوره پرداخت

فرض کنید شرکت A یک میلیون دلار در پروژه سرمایه گذاری می کند که انتظار می رود این شرکت سالانه 250،000 دلار سود کند. دوره بازپرداخت این سرمایه گذاری 4 سال است که با تقسیم 1 میلیون دلار به 250 هزار دلار پیدا می شود. در نظر بگیرید یکی دیگر از پروژه هزینه 200000 $ که صرفه جویی نقدی همراه نیست، اما این شرکت هر ساله 100000 $ افزایشی برای 20 سال آینده (2 میلیون $) است. واضح است که پروژه دوم می تواند این شرکت را به دو برابر سود برساند، اما چه مدت طول خواهد کشید تا سرمایه گذاری را به عقب برگرداند؟ پاسخ این است که با تقسیم $ 200،000 به $ 100،000، که 2 سال است. پروژه دوم زمان کمتری برای پرداخت به همراه خواهد داشت و پتانسیل درآمد شرکت بیشتر است. بر اساس روش صرف بازپرداخت، پروژه دوم سرمایه گذاری بهتر است.

هدف

دوره بازپرداخت به عنوان ابزار تجزیه و تحلیل اغلب مورد استفاده قرار می گیرد، زیرا به راحتی قابل اجرا است و برای اکثر افراد آسان است صرف نظر از آموزش علمی و یا تلاش می باشد. هنگامی که به دقت مورد استفاده قرار می گیرد یا برای مقایسه سرمایه گذاری مشابه، می تواند بسیار مفید باشد. به عنوان یک ابزار مستقل برای مقایسه سرمایه گذاری به "انجام هیچ کاری"، مدت بازپرداخت هیچ معیار صریح برای تصمیم گیری (به جز، شاید، که دوره بازپرداخت باید کمتر از بی نهایت) ندارد.

دوره بازپرداخت یک روش تجزیه و تحلیل با محدودیت های جدی و صلاحیت استفاده از آن محسوب می شود، زیرا برای ارزش زمانی پول، ریسک، تامین مالی یا سایر ملاحظات مهم مانند هزینه فرصت حساب نمی شود. در حالی که ارزش زمانی پول را می توان با استفاده از میانگین هزینه های وزنی تخفیف سرمایه تصحیح کرد، به طور کلی توافق می شود که این ابزار برای تصمیم گیری های سرمایه گذاری نباید جداگانه استفاده شود. معیارهای جایگزین "بازگشت" که اقتصاددانان ترجیح می دهند ارزش فعلی خالص و نرخ بازده داخلی است. یک فرض ضمنی در استفاده از دوره بازپرداخت این است که بازگشت به سرمایه پس از دوره بازپرداخت ادامه می یابد. دوره بازپرداخت هیچ مقایسه ای با سایر سرمایه گذاری ها یا حتی سرمایه گذاری ندارد.

کمبود

دوره بازپرداخت ارزش پول زمانی را در نظر نمی گیرد و بنابراین ممکن است تصویر درست را در هنگام ارزیابی جریان نقدی پروژه نداشته باشد. این مسئله با استفاده از DPP، که از جریان های نقدی با تخفیف استفاده می کند، خطاب می شود. پس انداز همچنین جریان های نقدی را فراتر از دوره بازپرداخت نادیده می گیرد. بیشترین مخارج سرمایه بزرگ، عمر طولانی دارند و حتی پس از دوره بازپرداخت، جریان های نقدی را فراهم می کنند. از آنجا که دوره بازپرداخت بر سودآوری کوتاه مدت متمرکز است، اگر یک دوره بازپرداخت تنها مورد توجه باشد، یک پروژه ارزشمند ممکن است نادیده گرفته شود.

peyback period
دوره بازپرداخت