استراتژیهای قیمتگذاری کالا و خدمات
استراتژیهای قیمتگذاری کالا و خدمات
قیمتگذاری اقدامی چند جانبه است که روانشناسی، هنر و علم را در برمیگیرد. قیمت کالا باید به اندازه کافی بالا تعیین شود تا دست یابی به سود بیشتر در خرید و فروش را ممکن سازد و از طرف دیگر به اندازه کافی پایین باشد تا بتواند توجه مشتریان را جلب کند. آشنایی و درک استراتژی های متفاوت قیمت گذاری و بهترین عملکردها در این زمینه میتواند یاری دهنده فرد در دستیابی به رویکرد مطلوب و نهایتا قیمت متناسب با کسب و کار مربوطه باشد. اگرچه ده ها مدل قیمتگذاری برای این منظور وجود دارند ولی در عین حال صاحبان کسب و کار باید شرایط خاص تجارت خود را نیز مد نظر قرار دهند. در اینجا به دو استراتژی اشاره خواهد شد:
استراتژی دامگذاری: این مدل قیمت گذاری به یک آیتم با قیمت بالا در میان محصولات مشابه جذابیت میبخشد. معمولا سه محصول برای فروش ارائه می شوند که شامل دو محصول با قیمت بالای مشابه هستند و یکی از این دو محصول از جذابیت کمتری نسبت به دیگری برخوردار است. بنابراین هنگامی که خریدار قیمتها را مقایسه میکند به طور طبیعی کالایی را انتخاب میکند که از مزیت بیشتری برخوردار است. در عمل این روش میتواند میزان فروش محصولات تعیین شده را افزایش دهد ولی از طرف دیگر نیز ممکن است منجر به انبار بیش از حد کالا شود. سالنهای سینما از پاکتهای متوسط پاپ کورن به عنوان دکوری استفاده میکنند تا فروش پاکتهای بزرگ را افزایش دهند.
قیمت گذاری محدود: قیمت گذاری محدود استراتژی ای است که هدف از آن انحصاری کردن بازار است. به این شیوه که قیمت یک محصول را در حدی پایین تر از سوددهی و یا به مقدار ناچیز سوددهی تعیین میکند. این امر اشتیاق برای رقابت جهت ورود به بازار را از بین میبرد. قیمت گذاری محدود میتواند در بعضی از مواقع غیر قانونی باشد همچنین می تواند تاثیر بلند مدت محدودی تا زمان ورود موفق رقبا به بازار داشته باشد. برای شرکت های کوچک استفاده از قیمتگذاری محدود به شیوهای اثربخش بسیار دشوار است. این شیوه بیشتر برای شرکتهای بزرگ کارایی دارد که میتوانند محصولات خود را با قیمتی مناسب تولید و به فروش برسانند که رقبای آنها قادر به آن نخواهند بود.