تعادل پرداخت (BOP)

تاریخ انتشار: 1397/09/12

تعادل پرداخت (BOP)

تعادل پرداخت بیانیه ای است که از همه معاملات بین اشخاص در یک کشور و بقیه جهان طی یک دوره مشخص از زمان، مانند یک چهارم یا یک سال انجام می پذیرد.

تعادل پرداخت (BOP)، همچنین به عنوان تعادل پرداخت های بین المللی شناخته می شود، تمام معاملاتی را که افراد، شرکت ها و سازمان های دولتی کشور با افراد، شرکت ها و سازمان های دولتی خارج از کشور مرتبط می باشند، خلاصه می کند. این معاملات عبارتند از واردات و صادرات کالاها، خدمات و سرمایه، و همچنین پرداخت های انتقال مانند کمک های خارجی و ارسال پول است.

تعادل پرداختی کشور و موقعیت سرمایه گذاری بین المللی، حساب های بین المللی آن را تشکیل می دهند.

تعادل پرداخت معاملات را در دو حساب تقسیم می کند: حساب جاری و حساب سرمایه (گاهی اوقات حساب سرمایه _ حساب مالی نامیده می شود، با حساب جداگانه ای، معمولا بسیار کوچک، به صورت جداگانه ذکر شده است). حساب جاری شامل معاملات در کالاها، خدمات، درآمد سرمایه گذاری و انتقال جاری است. حساب سرمایه، به طور گسترده تعریف شده، شامل معاملات در ابزارهای مالی و ذخایر بانک مرکزی می شود. حساب جاری در محاسبات خروجی ملی گنجانده شده است، در حالی که حساب سرمایه ای نیست.

مجموع کلیه معاملات ثبت شده در تعادل پرداخت تا زمانی که حساب سرمایه به طور گسترده تعریف شده، باید صفر باشد. دلیل آن این است که هر اعتباری که در حساب جاری است بدهی مربوطه در حساب سرمایه می باشد، و بالعکس. 

تعادل پرداخت

اگر یک کشور نمی تواند واردات خود را از طریق صادرات سرمایه تامین کند، باید آن را با کاهش ذخایر خود انجام دهد. این وضعیت اغلب به عنوان تعادل کسری بودجه مطرح می شود، با استفاده از تعریف محدود حساب حسابداری که ذخایر بانک مرکزی را شامل می شود. در واقع، تعادل تعرفه تعریف شده، از نظر تعریف باید به صفر برسد. در عمل، اختلافات آماری ناشی از دشواری شمارش دقیق هر معامله بین اقتصاد و سایر نقاط جهان بوجود می آیند.

سیاست اقتصادی

تعادل پرداخت ها و اطلاعات، موقعیت سرمایه گذاری بین المللی در شکل گیری سیاست های اقتصادی ملی و بین المللی بسیار مهم است. برخی از جنبه های داده تعادل پرداخت، مانند عدم تعادل پرداخت و سرمایه گذاری مستقیم خارجی، مسائل کلیدی هستند که سیاست گذاران کشور در پی آن هستند.

سیاست های اقتصادی اغلب به سمت اهداف خاصی هدایت می شوند که به نوبه خود بر تعادل پرداخت ها تاثیر می گذارد. به عنوان مثال، یک کشور ممکن است سیاست های خاصی را برای جذب سرمایه گذاری خارجی در یک بخش خاص اتخاذ کند، در حالی که کشور دیگر ممکن است تلاش کند پول خود را در سطح مصنوعی پایین نگه دارد تا صادرات را تحریک و ذخایر ارزی خود را افزایش دهد. تاثیر این سیاست ها در نهایت در داده های تعادلی پرداخت می شود.

عدم تعادل بین کشورها

در حالی که تعادل پرداختی ملی ضرورتا حسابهای فعلی و سرمایه را صفر می کند، عدم تعادل بین حسابهای کنونی کشورهای مختلف می شود. براساس گزارش بانک جهانی، آمریکا بزرگترین کسری حساب جاری در سال 2016 را با 481.2 میلیارد دلار داشت و آلمان دارای بزرگترین مازاد دنیا با 289.2 میلیارد دلار بود.

تاریخچه

قبل از قرن نوزدهم، معاملات بین المللی در طلا تعریف می شد، و انعطاف پذیری کمی برای کشورهای دارای نقص تجاری داشت. رشد پایین بود، بنابراین تحریک مازاد تجاری، روش اصلی تقویت وضعیت مالی کشور بود. اقتصاد ملی به خوبی با یکدیگر همخوانی نداشت، با این حال، عدم تعادل تجارت تنگاتنگ به ندرت باعث بحران می شد. انقلاب صنعتی، ادغام اقتصادی بین المللی را افزایش داد و بحران تعادل پرداخت بیشتر شروع شد.

رکود بزرگ باعث شد کشورها از استاندارد طلای خود رها شوند و به کاهش ارزش رقابتی ارزهای خود دست یابند، اما سیستم برتون وودز که از پایان جنگ جهانی دوم تا اواسط دهه 1970 میلادی، یک دلار مبادله ای طلا با نرخ ارز ثابت را به سایر ارزها معرفی کرد. با افزایش عرضه پول ایالات متحده و افزایش کسری تجاری آن، دولت نتوانست به طور کامل از ذخایر دلاری بانک های مرکزی خارجی برای طلا استفاده کند.

تعادل پرداخت
blance of peyments
BOP